حسینی ها

این جا همه حسینی هستیم

حسینی ها

این جا همه حسینی هستیم

ابزار نظر سنجی

حسینی ها

نکته:این سایت متعلق به همه مردم و مسلمانان و شیعیان است
پ.ن:وب هرپنشبه جمعه و روز های تعطیل رسمی بروز رسانی میشود

آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

معجزات پیغمبر(بخش دوم)

سه شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ


دریافت
حجم: 106 کیلوبایت

نوع دوم معجزاتى است که از آن حضرت در جمادات و نباتات ظاهر شده مانند سلام کردن سنگ و درخت بر آن حضرت (امالى شیخ طوسى ص 341، حدیث 692، مجلس 12) و حرکت کردن درخت به امر آن حضرت (خرائج 1/155) و تسبیح سنگریزه در دست آن حضرت (مناقب ابن شهر آشوب 1/126. ) و حنین جذع (مناقب ابن شهر آشوب 1/126) و شمشیر شدن چوب براى عکاشه در بدْر (مناقب ابن شهر آشوب 1/160) و براى عبداللّه بن جحش در اُحد (مناقب ابن شهر آشوب 1/161) و شمشیر شدن برگ نخل براى ابودُجانه به معجزه آن حضرت (مناقب ابن شهر آشوب 1/161. ) و فرو رفتن دستهاى اسب سراقه بر زمین در وقتى که به دنبال آن حضرت رفت در اوّل هجرت (خرائج راوندى 1/23) و غیر ذلک و ما در اینجا اکتفا مى کنیم به ذکر چند امر :

 

درخت حَنّانه

اوّل خاصه و عامه به سندهاى بسیار روایت کرده اند که چون حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم به مدینه هجرت نمود و مسجد را بنا کرد در جانب مسجد درخت خرمائى خشک کهنه بود و هرگاه که حضرت خطبه مى خواند بر آن درخت تکیه مى فرمود پس مردى آمد و گفت یا رسول اللّه، رخصت ده که براى تو منبرى بسازم که در وقت خطبه بر آن قرارگیرى و چون مرخص شد براى حضرت منبرى ساخت که سه پایه داشت و حضرت بر پایه سوّم مى نشست، اوّل مرتبه که آن حضرت بر منبر برآمد آن درخت به ناله آمد، مانند ناله اى که ناقه در مفارقت فرزند خود کند، پس حضرت از منبر به زیر آمد و درخت را در برگرفت تا ساکن شد، پس حضرت فرمود اگر من آن را در بر نمى گرفتم تا قیامت ناله مى کرد و آن را (حنانه) مى گفتند و بود تا آنکه بنى امیّه مسجد را خراب کردند و از نو بنا کردند و آن درخت را بریدند (خرائج 1/165 166، بحار الانوار 17/365) و در روایت دیگر منقول است که حضرت فرمود که آن درخت را کندند و در زیر منبر دفن کردند. (قصص الانبیاء راوندى ص 311، حدیث 417، چاپ الهادى، قم)

 

درخت متحرّک

دوم در نهج البلاغه و غیر آن، از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام منقول است که فرمود من با حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم بودم روزى که اشراف قریش به خدمت آن حضرت آمدند و گفتند یا محمّد، تو دعوى بزرگى مى کنى که پدران و خویشان تو نکرده اند و ما از تو امرى سؤال مى کنیم اگر اجابت ما مى نمائى مى دانیم که تو پیغمبرى و رسول و اگر نکنى مى دانیم که ساحر و دروغگوئى. حضرت فرمود که سؤال شما چیست؟ گفتند بخوانى از براى ما این درخت را که تا کنده شود از ریشه خود و بیاید در پیش تو بایستد، حضرت فرمود که خدا بر همه چیز قادر است، اگر بکند شما ایمان خواهید آورد؟ گفتند بلى، فرمود که من مى نمایم به شما آنچه طلبیدید و مى دانم که ایمان نخواهید آورد و در میان شما جمعى هستند که کشته خواهند شد در جنگ بدر و در چاه بدر خواهند افتاد و جمعى هستند که لشکرها برخواهند انگیخت و به جنگ من خواهند آورد، پس فرمود اى درخت ! اگر ایمان به خدا و روز قیامت دارى و مى دانى که من رسول خدایم پس کنده شو با ریشه هاى خود تا بایستى در پیش من به اذن خدا. پس به حقّ آن خداوندى که او را به حقّ فرستاد که آن درخت با ریشه ها کنده شد از زمین و به جانب آن حضرت روانه شد با صوتى شدید و صدائى مانند صداى بالهاى مرغان، تا نزد آن حضرت ایستاد و سایه بر سر مبارک آن حضرت انداخت و شاخ بلند خود را بر سر آن حضرت گشودوشاخ دیگر بر سرمن گشود و من در جانب راست آن حضرت ایستاده بودم چون این معجزه نمایان را دیدند از روى علوّ و تکبّر گفتند امر کن او را که برگردد و به دو نیم شود و نصفش بیاید و نصفش در جاى خود بماند. حضرت آن را امر کرد و برگشت و نصفش جدا شد و با صداى عظیم به نهایت سرعت دوید تا به نزدیک آن حضرت رسید. گفتند بفرما که این نصف برگردد و با نصف دیگر متصل گردد. حضرت فرمود و چنان شد که خواسته بودند، پس من گفتم لا اِلهَ اِلا اللّهُ! اوّل کسى که به تو ایمان مى آورد منم و اوّل کس که اقرار مى کند که آنچه درخت کرد از براى تصدیق پیغمبرى و تعظیم تو کرد منم، پس همه آن کافران گفتند بلکه ما مى گوئیم که تو ساحر و کذّابى و جادوهاى عجیب دارى و ترا تصدیق نمى کند مگر مثل این که در پهلوى تو ایستاده است. (نهج البلاغه ترجمه شهیدى ص 223، خطبه 192)

 

شباهت درخت متحرک با جریان ابرهه

فقیر گوید که (صاحب ناسخ) نگاشته که این معجزه که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم در تحریک درخت نقل فرموده با قصّه (ابرهه) و ظهور ابابیل مشابهتى دارد، زیرا که على علیه السّلام خود را وصىّ پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم و امام مفترض الطّاعة مى شمرد و خود را صادق و مصدّق مى دانست در مسجد کوفه بر فراز منبر وقتى که بیست هزار کس در پاى منبر او گوش بر فرمان او داشتند نتواند بود که بر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم دروغ بندد و بگوید پیغمبر درخت را پیش خود خواند و درخت فرمانبردار شد، چه این هنگام که على علیه السّلام این روایت مى کرد جماعتى حاضر بودند که با على علیه السّلام هنگام تحریک درخت حاضر بودند و خطبه امیرالمؤمنین علیه السّلام را کس نتواند تحریف کرد، چه هیچ کس را این فصاحت و بلاغت نبوده و بر زیادت از صدر اسلام تا کنون خُطَب آن حضرت در نزد عُلما مضبوط و محفوظ است. انتهى. (ناسخ التواریخ جزء پنجم، جلد دوم، ص 115، چاپ مطبوعات دینى، قم)

 

درخت همیشه سبز

سوّم راوندى از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که چون حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم به سوى (جِعرانه) (نام موضعى است) برگشت در جنگ حنین و قسمت کرد غنایم را در میان صحابه، صحابه از پى آن حضرت مى رفتند و سؤال مى کردند و حضرت به ایشان عطا مى فرمود تا اینکه ملجاء کردند آن حضرت را که به سوى درختى رفت و به درخت پشت خود را چسبانید و باز هجوم آوردند و آن حضرت را آزار مى کردند تا آنکه پشت مبارکش مجروح شد و ردایش بر درخت بند شد پس از پیش درخت به سوى دیگر رفت و فرمود که رداى مرا بدهید واللّه که اگر به عدد درختهاى مکّه و یمن گوسفند داشته باشم همه را در میان شما قسمت خواهم کرد و مرا ترسنده و بخیل نخواهید یافت. پس در ماه ذیقعده از جعرانه بیرون رفت و از برکت پشت مبارک هرگز آن درخت را خشک ندیدند و پیوسته تر و تازه بود در همه فصل که گویا همیشه آب بر آن مى پاشیدند. (خرائج راوندى 1/98)

 

تازیانه نورانى

چهارم (ابن شهر آشوب) روایت کرده که قریش طفیل بن عمرو را گفتند که چون در مسجدالحرام داخل شوى پنبه در گوشهاى خود پر کن که قرآن خواندن محمّد صلى اللّه علیه و آله و سلّم را نشنوى مبادا ترا فریب دهد، چون داخل مسجد شد هر چند پنبه در گوش خود بیشتر فرو مى برد صداى آن حضرت را بیشتر مى شنید پس به این معجزه مسلمان شد و گفت یا رسول اللّه ! من در میان قوم خود سرکرده و مطاع ایشانم، اگر به من علامتى بدهى ایشان را به اسلام دعوت مى کنم. حضرت فرمود خداوندا، او را علامتى کرامت کن، چون به قوم خود برگشت از سر تازیانه او نورى مانند قندیل ساطع بود. (مناقب ابن شهر آشوب 1/159 160)

از کتاب منتهی الامال اثر مرحوم حاج شیخ عباس قمی

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۶
علیرضا علیرضا

نظرات  (۱)

۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۹:۵۳ میــرزا حکیـم
زیبا بود
و خدا قوت ..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">